1) سابقه نشر
ü تاریخ ویرایش اول، تاریخ حق مؤلف و تاریخ آخرین ویرایش دایرهالمعارف مورد ارزیابی چیست؟ روزآمد بودن دایرۀالمعارف از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ü آیا این دایرهالمعارف اثر جدیدی است، یا خلاصه شده و یا تجدید نظر شده ویرایش قبلی است؟
ü در صورتی که خلاصه شده است، چه ضوابطی برای انتخاب مقالات به کار گرفته شده، و چه جرح و تعدیلها یا تجدید نظرهایی به کار رفته و چه مواردی به مجموعه اضافه شده است؟
ü در صورتی که اثر تجدید نظر شده، تجدید نظرها و نقشهها و تصاویر تا چه اندازه روزآمد شدهاند (مرادی، 1390، ص119)؟
2) اعتبار
ü ناشر: بنیه مالی قوی ناشر در انتشار دایرهالمعارف و سابقه او در انتشار کتابهای مرجع و آثاری از این دست بسیار اهمیت دارد (مرادی، 1390، ص119، با تصرف و تلخیص).
ü ویراستار و اعضای هیئت ویراستاری: آیا در مقدمه دایرهالمعارف نام مألفان، ویراستاران و ناشر یا ناشران آمده است؟ آیا مؤلفان، ویراستاران و ناشر یا ناشران افرادی معتبر و توانا در زمینه کارشان هستند؟ آیا با توجه به کتابشناسی مقالات منابع مورد استفاده در تدوین مقالات منابعی معتبرند (خیشوند، 1385، ص81)؟
ü همکاران: درج نام نویسندگان در انتهای هر مقاله، ذکر اسامی همکاران تهیه دایرهالمعارف و بررسی سابقه همکاران و مقاله نویسان.
3)دامنه و محدوده
ü هدف: توضیح هدف و منظور دایرۀالمعارف در مقدمه آن و اینکه این هدف تا چه اندازه جامه عمل پوشیده است. میزان مناسب بودن دایرهالمعارف با نیازهای گروه سنی مورد هدف آن، میزان پاسخگویی مطالب به نیاز مراجعه کننده، توازن در انتخاب مقالات (مقالات طولانی تر برای مطالب مهمتر و مقالات کوتاهتر برای مطالب کم اهمیت).
ü سازمان و نظم: نوع نظم دایرهالمعارف (رده ای، موضوعی یا الفبایی)، مناسبت نظم سازمان مواد با هدفهای اولیه و نیاز مراجعه کنندگان (مرادی، 1390، ص120، با تصرف و تلخیص).
ü ارجاعات: آیا مدخلها در صورت ضرورت ارجاعات متقابل دارند؟ آیا برای ارجاعات متقابل از روش ساده و درستی استفاده شده است؟ آیا ارجاعات به فهم و درک مطلب و افزایش آگاهیها کمک میکنند؟
ü کتابشناسی: آیا دایرهالمعارف کتابشناسی دارد؟ آیا کتابشناسی هر مقاله در ذیل یا در پایان هر جلد از مجموعه و یا در پایان کل مجموعه آمده است؟ در صورتی که کتابشناسی در پایان مجموعه آمده باشد، آیا نظم الفبایی دارد یا رده ای و یا موضوعی (خیشوند، 1385، ص83)؟
ü نمایه: آیا دایرهالمعارف مورد نظر نمایه دارد؟ این نمایه از چه نوعی است؟ آیا نمایه، کارایی لازم برای بازیابی اطلاعات مورد نظر را دارد؟ در صورتی ک/ه فاقد نمایه است، روشهای جایگزین کدامند و آیا کارایی لازم را دارند؟
4) وسعت و کیفیت مطالب
ü متن: تناسب شمول موضوعی دایرهالمعارف با دامنه آن، صحت مقالات، بررسی و بازگویی نظرگاههای مختلف درباره یک موضوع، بی طرفی در توضیح درباره موضوعات مختلف، در بر داشتن آخرین آمارها و رویدادها و ذکر منابع آنها.
ü سبک نگارش: ساده نویسی، اختصار و استفاده از حداقل فضا برای حداکثر اطلاعات و تناسب واژگان و لحن درون متن با جامعه استفاده کننده.
ü کتابشناسیها
ü تصاویر: نوع تصاویر، کیفیت تصاویر، ارتباط تصویر با متن
ü نقشهها: تهیه نقشهها از سازمانهای دارای صلاحیت، نوع نقشهها، اندازه نقشهها، روزآمد بودن و قابل اطمینان بودن نقشهها.
5) مقایسه دایرهالمعارف مورد نظر با ویرایشهای قبلی و آثار مشابه
ü در صورتی که دایرهالمعارف مورد تجدید نظر قرار گرفته است، باید بررسی شود که چه تغییرات مفیدی در آن صورت گرفته است.
ü وضعیت این دایرهالمعارف نسبت به دایرهالمعارفهای مشابه چگونه است (مرادی، 1390، ص121، با تصرف و تلخیص)؟
6) شکل فیزیکی
ü تصاویر: وجود تصویر در متن، ارتباط تصاویر با متن، کیفیت تصاویر.
ü حروف چاپی: استفاده از حروف مناسب و خوانا در چاپ، برجسته کردن نکات و مدخلها.
ü صحافی: صحافی بادوام، قطع مناسب، صفحه آرایی مطلوب و آوردن حروف راهنما در عطف هر جلد (خیشوند، 1385، ص84، با تصرف و تلخیص).
با مراجعات دانشنامهیی میتوان تاریخ را بگونه فشرده چنین تعریف کرد: مطالعه و بررسی گذشته در زمان و مکان معین. تاریخ، رشتهای و بخشی از دانش بشری است که رویدادهای گذشته و بویژه سیر تکامل انسان را ثبت می نماید. تاریخ از نگاه واژگانی به واژه ای اطلاق میشود که شامل اطلاعاتی درباره گذشته است. بدینگونه، تاریخ نه تنها تجمع و ثبت سرگذشتها و رویدادها بعنوان زنجیره ای از گذشته تا زمان کنونی، بلکه تحلیل، تشریح، توضیح، تفسیر، تعبیر و ترتیب آنها درنوشتار بوسیله تاریخ نویسان و تاریخ نگاران است که برای آینده نیز آموزنده خواهد بود. زیرا دانش گذشته ضرورتی اساسی برای امروز و آینده جامعه است و بدون آگاهی از گذشته، ما بدون هویت باقی خواهیم ماند و درمیان اقیانوس بیکران زمان گم خواهیم شد.
برای پیشرفتهای علمی یونانیان دلایل متعددی را میتوان برشمرد. اما اگر بخواهیم به ذکر مهمترین آنها بپردازیم اشاره به چند نکته زیر مفید خواهد بود.
شاید بتوان اختراع خط توسط فنیقیان را که در آن زمان مستعمره یونان بودند، اولین قدم به سمت شکوفایی علم در یونان باستان دانست. توجه به دانش مدون و مضبوط که از ویژگیهای مهم پیشرفت در تمدن غربی است، احتمالاً از همین جا منشأ گرفته است. نکته دیگر نیز گذر این سرزمین از دوره سنگ به عصر آهن است. یعنی ورود به یک دوره کاملاً جدید صنعتی و برخورداری از یک تکنولوژی برتر.
ادامه مطلب ...
بیگدلی، زاهد، مرجع شناسی عمومی لاتین، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم، تهران، زمستان 1387.
خیشوند، علی (آقانور)، مروری بر مرجع شناسی عمومی (منابع لاتین)، انتشارات صنم، تهران، 1385.
شعبانی، احمد، مرجع شناسی اسلامی، انتشارات دبیرخانه هیأت امنای کتابخانههای عمومی کشور، چاپ اول، تهران، زمستان 1378.
صافی، قاسم، مرجع شناسی عمومی( فارسی و عربی)، به سفارش مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سپهر سخن، چاپار، ویراست 2، تهران، 1385.
لاریجانی، حجت الله حسن، مرجع شناسی عمومی (بخش عربی)، ناشر: انتشارات آن، تهران، زمستان 1381.
مرادی، نورالله، مرجع شناسی: شناخت خدمات و کتابهای مرجع. نشر فرهنگ معاصر. چاپ دوم. تهران، 1374.
مهراد، جعفر، مقدمهای بر خدمات مرجع عمومی، شورای انتشارات مرکز نشر دانشگاه شیراز، چاپ اول، شیراز، 1367.
اگر می خواهید بدانید دانستن تاریخ علم به چه دردی می خورد، لینک زیر را دانلود کنید!