هومر شاعر بزرگ یونان باستان بود که دو اثر بزرگش تا به امروز باقی ماندهاند و به ما این امکان را میدهند تا موارد بسیاری را درباره یونان از آنها بیاموزیم.
پیش از هر چیز باید بدانیم که اولین و شاید بزرگترین کار هومر این بود که زبان را به یونانیان آموخت. دومین کار مهم ایلیاد و ادیسه، آموختن تاریخ بوده است. از نظر جغرافیایی نیز هومر اشارههای جالبی کرده است. هر چند که او در قید بیان مکانهای دقیق جغرافیایی نبوده است، ولی از بادهای جهات مختلف و تغییرات آب و هوایی دریا و .... نکات زیادی را میتوان در اشعار او یافت.
در مقابل تمام موقعیتهایی که برای پیشرفت علم در یونان وجود داشت، موانع اندکی را میتوان برشمرد. با این حال موانع همیشه وجود دارند و در زیر تعدادی از آنها را نام میبریم.
یکی از نکات مربوط به زندگی اجتماعی مردم یونان در قرن ششم، پیدایش انجمنهایی با اصول و عقاید خاص بود که اعضای آن اسرار خود را از بقیه جامعه و گروههای دیگر پنهان نگه میداشتند. مانند گروهی که فیثاغورس و شاگردانش تشکیل دادند و به مکتب فیثاغورسیان مشهور بود. از ویژگیهای این مکتب، ریاضت کشیدن بود و مرکز و هسته آن را علم حساب و افکار علمی تشکیل میداد. این مکتب، نوعی راه و رسم برای زندگی بود. از آنجا که پیروان این مکتب به نوعی خود را از جامعهای که در آن زندگی میکردند، دور مینمودند، به تدریج عقاید سیاسی پاپی این اندیشههای مذهبی شد و به مخالفت با این گروه پرداخت؛ در نهایت فیثاغورس مجبور به فرار شد و آن دسته از یارانش که در شهر باقی ماندند، پس از مرگ رهبر خود شکنجه شده و به قتل رسیدند.
در آتن نیز سقراط با مخالفانی از نوع دیگر مواجه شد. در میان اندیشههای سقراط، عقل پرستی به همراه تصوفی وجود داشت که به عقاید او اعتدال میبخشید. اما او در جامعهای زندگی میکرد که دموکراسی تعصبی تا حد موهوم پرستی حکمفرما شده بود. در نتیجه تفکر او برای جامعه گران مینمود. پس به او مهر سوفسطایی زده شد و به جرم کنار گذاشتن خدایان معروف کشور و جایگزین کردن خدایان بیگانه و به تباهی و فساد کشاندن جوانان گناهکار شناخته شده و به نوشیدن جام شوکران محکوم گردید.
با توجه به نکاتی که اشاره شد، در مییابیم که بزرگترین عامل سرکوبیهای دانشمندان در زمان یونان باستان، مربوط به تعصبات جامعه آن دوران بود که برخی از افکار و اعتقادات جدید را به سادگی نمیپذیرفت و با بانیان آنها به شدت مخالفت میورزید.
در وهله اول باید به این مساله بپردازیم که آیا کتابداری علم است یا خیر؟
اگر بخواهیم در پاسخ به این سؤال به گفته های بزرگان این رشته توسل جوییم، باید این طور تصور کنیم که این رشته یک علم است. بنابراین به عنوان یک علم، دانستن تاریخ آن به طور اخص و تاریخ علم به شکل عام، برای تحصیل کردگان این رشته مورد نیاز است. اما دلیل این نیاز چیست؟ تاریخ علم چه فایده ای برای رشته ی کتابداری خواهد داشت؟ در پاسخ به این سؤالات چنین می گوییم:
به طور کلی می توان تمام فواید تاریخ علوم را به طور خاص برای اهمیت تاریخ علوم برای کتابداران نیز به کار برد. اما اگر بخواهیم به شکل جداگانه ای به آنها اشاره کنیم، می توانیم موارد زیر را نام ببریم:
1- چون کار کتابدار مدیریت علم است بر او لازم برای طبقه بندی علوم مختلف، تاریخ علم را بداند.
2- مطالعه افکار و اندیشهها درباره گذشته علم کتابداری و هدف آن باعث تحول این رشته میشود .
3- از آنجا که کتابداری را می توان مطالعه ی علم در قالب محمل و فرآیندهای اطلاعاتی تعریف کرد، لازم است به عنوان بخشی از علم از تاریخ آن با خبر باشد .
4- برای شناخت بهتر رشته کتابداری و پاسخ به سوالاتی که خود متخصصین این رشته یا عموم مردم ممکن است درباره این رشته بپرسند، آگاهی از تاریخ علوم لازم است .
5- هنگامی که یک کتابدار با تاریخ علم و بویژه تاریخ علم کتابداری آشنا باشد می تواند از تجربیات گذشتگان خود و کارهایی که آنها کرده اند نهایت استفاده را ببرد. وقتی یک کتابدار از تلاشها و روش کار افراد پیش از خود برای پیدا کردن یک راه مناسب برای رده بندی اطلاع پیدا کند، می تواند با ادامه دادن راه هایی که آنها رفته اند روشهای تازه تر، ساده تر و بهتری را کشف کند.
6- در تمام حوزه های علمی مورد مطالعه، مساله ی مهمی به نام DNA دو رشته ای آن حوزه وجود دارد. یکی از این دو رشته، بیانگر دروس عمومی و دیگری نشان دهنده دروس تخصصی است. در رشتهی کتابداری، تاریخ علم، بخش بزرگی از شاخهی دروس تخصصی را تشکیل میدهد و از این رو مطالعهی آن حائز اهمیت فراوان است. (استاد حیدری)
7- اطلاعات کتابداران از مفاهیم پایه و نظری و علمی بسیار اندک است و همین مسأله بحث معروف علم، حرفه یا فن بودن رشتهی کتابداری را مطرح می کند. آگاهی از تاریخ علم کمک می کند تا این سردرگمی در رشته ی کتابداری بر طرف شود. (استاد حیدری)
8- عدم آگاهی کافی از مفاهیم و تاریخ این رشته نیز باعث عدم اعتماد به نفس محصلین این رشته می شود. شناخت تاریخ علم به این افراد کمک می کند تا جایگاه خود و رشته ی تحصیلی شان را بهتر دریابند و ارزش آن را درک کنند.(استاد حیدری)
اختریان، سید محمود، اطلاعات عمومی پیام، نشر محمد، وابسته به انتشارات عالمگیر، چاپ هشتم، تهران، 1381.
بیگدلی، زاهد، مرجع شناسی عمومی لاتین، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم، تهران، زمستان 1386.
خیشوند، علی (آقانور)، مروری بر مرجع شناسی عمومی (منابع لاتین)، انتشارات صنم، تهران، 1385.
صافی، قاسم، مرجع شناسی عمومی( فارسی و عربی)، به سفارش مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سپهر سخن، چاپار، ویراست 2، تهران، 1385.
لاریجانی، حجت الله حسن، مرجع شناسی عمومی (بخش عربی)، ناشر: انتشارات آن، تهران، زمستان 1381.
مرادی، نورالله، مرجع شناسی: شناخت خدمات و کتابهای مرجع، نشر فرهنگ معاصر، چاپ دهم، تهران، 1390.
مهراد، جعفر، مقدمهای بر خدمات مرجع عمومی، شورای انتشارات مرکز نشر دانشگاه شیراز، چاپ اول، شیراز، 1367.
ویکیپدیا، www.wikipedia.com
http://noorportal.net
معرفی دایرهالمعارفها
انکارتا Encarta
دایرةالمعارف الاسلامیه الکبری ( دایرهالمعارف بزرگ اسلامی)
اطلاعات عمومی پیام
ادامه مطلب ...