برای شناخت و درک اهمیت شاهنامه، هیچ نامی شناخته شده تر و قابل اعتماد تر از نام دکتر جلال خالقی مطلق وجود ندارد. ایشان که نامشان با نام شاهنامه پیوند خورده است، در کتاب اهمیت شاهنامه ی فردوسی با ذکر چندین نکته به بیان اهمیت این اثر تاریخی بزرگ می پردازند. پس از مطالعه ی خلاصه ای از یادداشتهای دکتر خالقی مطلق، در حد فهم و درک شخصی خود، به جنبه های مختلف اهمیت شاهنامه در زندگی مان پی برده و در زیر، خلاصه ای از آن را ذکر خواهم کرد.
ادامه مطلب ...بخش مرجع: reference department
کتاب مرجع: reference book
منابع مرجع: reference material / reference collection /
reference source
کتابدار مرجع: reference librarian
خدمات مرجع: reference services
منابع اطلاعاتی: information source
مصاحبه مرجع: referral interview / presearch interview
سؤال مرجع: reference question
فرایند مرجع: reference process
منابع دست اول (ردیف اول): primary source
منابع دست دوم (ردیف دوم): secondry sources
خدمات ردیف دوم: sacondry services
خدمات ارجاعی: referral services
خدمات مرجع بین کتابخانهای: interlibrary reference services
مرجع اطلاعاتی: information resource
مرجع یابی: reference retrieval system
ادامه مطلب ...نام سقراط بر هیچ کس پوشیده نیست. او یکی از فلاسفه بزرگ دوران خودش بود خودش را فیلسوفی میدانست که با امور انسانی سر و کار دارد. او نخستین عالم به علم معانی کلمات است و همچنین کسی است که اولین بار آتش خاموش نشدنی اختلاف بین علم محض و علم عملی را بر افروخت. با وجود اینکه او با علومی چون نجوم و ریاضیات و طب و .... چندان سر و کاری نداشت، ولی افکاری را مطرح کرد که برای پیشبرد علم بسیار ضروری بودند و آنها را نام میبریم:
اول از همه اصرار او در تعریف و طبقه بندی بود؛ چراکه معتقد بود اگر چیزی را که درباره آن بحث میکنیم، به اندازه کافی نشناسیم، محلی برای بحث باقی نمیماند.
دومین مساله، رواج دادن روشی برای احتجاج و اکتشاف و مجادله بود تا مرد علم عادت کند استدلالات او خالی از معایب منطقی باشد. وگرنه نتایج او غلط و اشتباه آمیز خواهد بود.
سوم، احترام به وظیفه و نظم و قانون بود.
چهارمین نکته، شک عقلی است که پایه تحقیقات علمی به شمار میرود.
هومر شاعر بزرگ یونان باستان بود که دو اثر بزرگش تا به امروز باقی ماندهاند و به ما این امکان را میدهند تا موارد بسیاری را درباره یونان از آنها بیاموزیم.
پیش از هر چیز باید بدانیم که اولین و شاید بزرگترین کار هومر این بود که زبان را به یونانیان آموخت. دومین کار مهم ایلیاد و ادیسه، آموختن تاریخ بوده است. از نظر جغرافیایی نیز هومر اشارههای جالبی کرده است. هر چند که او در قید بیان مکانهای دقیق جغرافیایی نبوده است، ولی از بادهای جهات مختلف و تغییرات آب و هوایی دریا و .... نکات زیادی را میتوان در اشعار او یافت.
در مقابل تمام موقعیتهایی که برای پیشرفت علم در یونان وجود داشت، موانع اندکی را میتوان برشمرد. با این حال موانع همیشه وجود دارند و در زیر تعدادی از آنها را نام میبریم.
یکی از نکات مربوط به زندگی اجتماعی مردم یونان در قرن ششم، پیدایش انجمنهایی با اصول و عقاید خاص بود که اعضای آن اسرار خود را از بقیه جامعه و گروههای دیگر پنهان نگه میداشتند. مانند گروهی که فیثاغورس و شاگردانش تشکیل دادند و به مکتب فیثاغورسیان مشهور بود. از ویژگیهای این مکتب، ریاضت کشیدن بود و مرکز و هسته آن را علم حساب و افکار علمی تشکیل میداد. این مکتب، نوعی راه و رسم برای زندگی بود. از آنجا که پیروان این مکتب به نوعی خود را از جامعهای که در آن زندگی میکردند، دور مینمودند، به تدریج عقاید سیاسی پاپی این اندیشههای مذهبی شد و به مخالفت با این گروه پرداخت؛ در نهایت فیثاغورس مجبور به فرار شد و آن دسته از یارانش که در شهر باقی ماندند، پس از مرگ رهبر خود شکنجه شده و به قتل رسیدند.
در آتن نیز سقراط با مخالفانی از نوع دیگر مواجه شد. در میان اندیشههای سقراط، عقل پرستی به همراه تصوفی وجود داشت که به عقاید او اعتدال میبخشید. اما او در جامعهای زندگی میکرد که دموکراسی تعصبی تا حد موهوم پرستی حکمفرما شده بود. در نتیجه تفکر او برای جامعه گران مینمود. پس به او مهر سوفسطایی زده شد و به جرم کنار گذاشتن خدایان معروف کشور و جایگزین کردن خدایان بیگانه و به تباهی و فساد کشاندن جوانان گناهکار شناخته شده و به نوشیدن جام شوکران محکوم گردید.
با توجه به نکاتی که اشاره شد، در مییابیم که بزرگترین عامل سرکوبیهای دانشمندان در زمان یونان باستان، مربوط به تعصبات جامعه آن دوران بود که برخی از افکار و اعتقادات جدید را به سادگی نمیپذیرفت و با بانیان آنها به شدت مخالفت میورزید.