در علم نجوم، میتوان فیثاغورسیان را پیشرو سایر عالمان یونان دانست. آنها با تفکر ریاضیمندانهشان به عالم توانستند به نظم موجود در جهان پی ببرند و قوانین سیارات را کشف کنند. فیثاغورسیان نخستین کسانیاند که نام کوسموس (نظم) را برای جهان به کار بردند. و نیز همین فیلسوفانند که زمین را گرد پنداشتهاند.
اما حتی پیش از فیثاغورسیان هم منجمینی بودهاند که تلاشهای بینظیری در علم نجوم را به ثبت رساندهاند. یکی از آنها انکسیمندروس است که برخی او را شاگرد تالس میدانند. مهمترین دستاورد علمی انکسیمندروس در نجوم و استفاده او از وسیلهای به نام شاخص است. شاخص به انکسیمندروس در تعیین ساعات و روزها و فصلها و تشخیص چرخه زمانی سالها و .... کمک میکرده است. وی همچنین موفق به کشف زاویه تمایل شد که شاید بتوان آن را مهمترین اکتشاف نجومی ایونیا دانست. به جز انکسیمندروس، افراد دیگری چون انکسیمنس میلتوسی و کلئوستراتوس تندوسی نیز بودهاند که به اکتشافاتی در علم نجوم دست یافتند. درواقع این کلئوستراتوس بود که دایرۀالبروج را به دوازده قسمت متساوی که دوازده صورت فلکی منطقۀالبروج را تشکیل میدهند تقسیم کرد.
به طور کلی علم ریاضیات در یونان باستان بیشتر درباره ی هندسه و اعداد بود و ریاضیات، به شکلی که ما امروزه می شناسیم کمتر در آن به چشم می خورد. با این وجود نمی توان انکار کرد که زمینه بیشترین قسمت ریاضیاتی که ما امروزه م خوانیم، در همان دوران بنا نهاده شد. برای اینکه این دستاوردها را بهتر مورد توجه قرار دهیم، کشفهایی را که در این زمینه شده است، به تدریج ذکر میکنیم.
در قرن ششم پیش از میلاد، که آغاز پیشرفتهای علمی یونان بود، نام تالس، به عنوان اولین ریاضیدان یونانی به چشم میخورد. وی در سفر به مصر مقداری قضایا و علم هندسه را یاد گرفت. وی بعضی اصول و قضایای هندسی را کشف کرده و در طرح ریزی علم ریاضی سهیم است. اثبات این قضایا را به او نسبت میدهند:
1. قطر دایره را به دو قسمت مساوی تقسیم میکند 2. زوایای طرفین قاعده مثلث متساوی الساقین با یکدیگر برابرند 3. چون دو خط مستقیم یکدیگر را قطع کنند، زوایای متقابل با یکدیگر برابر است 4. زاویه محاط بر نصف دایره قائمه است 5. اظلاع دو مثلث متشابه با یکدیگر تناسب دارند 6. چون دو زاویه و ضلع بین آنها از دو مثلث با یکدیگر متساوی باشند آن دو مثلث قابل انطباقاند.
دومین عالم سرشناس ریاضی در یونان که پس از تالس آمد، فیثاغورس است. او از شاگردان تالس بود و از دستاوردهای او در ریاضی میتوان به اعداد مثلث، مجموعه زوایای داخلی هر مثلث و اثبات آن اشاره کرد. دموکریتوس ابدرایی نیز از جمله ریاضیدانان مشهور آن زمان بود که درباره تماس دایره با کره، اعداد، هندسه، مقادیر اصم و چند مورد دیگر به کشفهای بزرگی دست یافت.
نام دیگری در علم ریاضیات که به آن بسیار اشاره می شود، نام بقراط (هیپوکراتس) است که برخی او را همان بقراط حکیم میدانند و گروهی دیگر معتقدند که او فردی جداگانه است که با این حکیم، معاصر بوده است. به هر روی، در زمان او سه مسأله بزرگ ریاضی مطرح بود: 1. تربیع دایره 2. تضعیف مکعب 3. تثلیث زاویه. بقراط روی دو مساله اول کار کرد و با وجود اینکه موفق به حل کامل آنها نشد، ولی راه حلهای بسیار سودمندی به جا گذاشت.
افلاطون نیز به نوبه خود در پیشبرد علم ریاضی یونان بسیار مؤثر بود. او در آکادمیای که برای آموزش جوانان بر پا کرده بود، روی آموزش ریاضیات تأکید بسیاری میکرد و حتی بر سر در آکادمی اش نوشته شده بود : (( هرکس ریاضی نمیداند، وارد نشود)). شاگرد او ارسطو نیز با وجود اینکه بیشتر به عنوان یک فلسفهدان و پزشک شناخته میشود، در ریاضیات هم دستی داشت و میان بدیهیات با اصول موضوعه تفاوت گذاشت؛ مثل قانون نفی حد واسط و قانون تناقض.
اسامی بسیار دیگری را می توان در علم ریاضیات یونان باستان برشمرد. از زنون الئایی گرفته تا اوقلیدس مگارائی و بروسون هراکلئایی و تئودوروس کورنه ئی. هر کدام از این افراد به نوعی در پیشبرد ریاضیات یونان سهیم بودهاند ولی از نام بردن همه آنها خودداری کرده و به ذکر همین چند مورد که احتمالاً مهمترینها محسوب میشوند، اکتفا میکنیم.
درباره علم پزشکی، در کتاب هومر توضیحات فراوانی آمده است. داستانهای هومر بیانگر این مطلباند که مردم آن زمان تجربیات زیادی در زخمبندی، درمان برخی بیماریها، شکستهبندی و .... داشتهاند. آنها میدانستند که چگونه اندامهای مجروح خود را روغن مالی کنند و افرادی که تیزبینی و حس مشاهده صحیح داشتهاند، دریافتند که زخمهای مختلف چه آثاری بر جای میگذارند، نوبههای غش چه خصوصیاتی دارد و تشنجات آدمی در حال مرگ از چه قبیل است.
اما به طور کلی در یونان باستان قسمت عمده کار پزشکی به جراحی اختصاص داشت ولی طبیبان به امراض داخلی نیز رسیدگی میکردند؛ و کسانی که در جمع آوری گیاهان مختلف و کشف خواص آنها موفق بودند از آنها به عنوان دارو استفاده میکردند. عدهای از زنان نیز در کار پرستاری و مراقبت از بیماران و دادن دارو به آنها مهارت داشتند. در داستانهای هومر، هلن این کار را از یک زن مصری یاد گرفت.
پزشکی و درمان بیماران اغلب در معابد و تحت نظر کاهنان صورت میگرفت و بیمار در صورت درمان شدن هدایایی به معبد تقدیم میکرد. در آن زمان درمان بیماریها بیشتر از طریق روح و روان و دعا خوانی صورت میپذیرفت. دو مدرسه بزرگ پزشکی که در آن زمان تأسیس شده و شهرت زیادی داشتند یکی در کنیدوس و دیگری در کوس بود. در این دو مدرسه که در منطقه گوشه جنوبی آسیای صغیر واقع بودند، علم پزشکی آن دوران را به حد کمال رساندند. در کوس به کل سیستم ایمنی بدن توجه میکردند ولی در کنیدوس همان عضو بیمار مورد توجه قرار میگرفت.
از پزشکان معروف کنیدوسی میتوان این افراد را نام برد: کتسیاس که بعدها در دربار ایران به شهرت رسید. اوروفون که تحقیقاتی در تشریح داشته و کتابی درباره تب کبود نوشت. خروسیپوس که افکارش مخلوطی از اندیشههای سیسیلی و آموزههای کوسی بود. الکمایون که از فیثاغورسیان بود و تندرستی را تعادل میان قدرتهای بدن میدانست. بقراط که از پزشکان بسیار معروف کوسی بود استفاده از نگرش و روش علمی را در درمان بیماریها رواج داد و آغازگر ضبط و ثبت ادبیات طبی سریری است. با وجود اینکه با آسیب شناسی عمومی بیشتر از آسیب شناسی خصوصی سر و کار داشت، مشاهدات بالینی بسیار مفیدی در خصوص سل و تب نفاسی و صرع و توصیفاتی از مرد محتضر و همچنین از کسی که در نتیجه گرسنگی زیاد و حالت اسهال و سر قدم رفتن ضعیف شده، ارائه داد؛ ارسطو نیز در علم پزشکی و کالبد شکافی به دستاوردهای عظیمی دست یافت.
این لینک بیشتر به درد کتابدارها میخوره. بهتر بگم: دانشجوهای علم اطلاعات! فقط کافیه لینک زیر رو دانلود کنید و با مهمترین ابزارهای انتخاب منابع آشنا بشید!