به طور کلی علم ریاضیات در یونان باستان بیشتر درباره ی هندسه و اعداد بود و ریاضیات، به شکلی که ما امروزه می شناسیم کمتر در آن به چشم می خورد. با این وجود نمی توان انکار کرد که زمینه بیشترین قسمت ریاضیاتی که ما امروزه م خوانیم، در همان دوران بنا نهاده شد. برای اینکه این دستاوردها را بهتر مورد توجه قرار دهیم، کشفهایی را که در این زمینه شده است، به تدریج ذکر میکنیم.
در قرن ششم پیش از میلاد، که آغاز پیشرفتهای علمی یونان بود، نام تالس، به عنوان اولین ریاضیدان یونانی به چشم میخورد. وی در سفر به مصر مقداری قضایا و علم هندسه را یاد گرفت. وی بعضی اصول و قضایای هندسی را کشف کرده و در طرح ریزی علم ریاضی سهیم است. اثبات این قضایا را به او نسبت میدهند:
1. قطر دایره را به دو قسمت مساوی تقسیم میکند 2. زوایای طرفین قاعده مثلث متساوی الساقین با یکدیگر برابرند 3. چون دو خط مستقیم یکدیگر را قطع کنند، زوایای متقابل با یکدیگر برابر است 4. زاویه محاط بر نصف دایره قائمه است 5. اظلاع دو مثلث متشابه با یکدیگر تناسب دارند 6. چون دو زاویه و ضلع بین آنها از دو مثلث با یکدیگر متساوی باشند آن دو مثلث قابل انطباقاند.
دومین عالم سرشناس ریاضی در یونان که پس از تالس آمد، فیثاغورس است. او از شاگردان تالس بود و از دستاوردهای او در ریاضی میتوان به اعداد مثلث، مجموعه زوایای داخلی هر مثلث و اثبات آن اشاره کرد. دموکریتوس ابدرایی نیز از جمله ریاضیدانان مشهور آن زمان بود که درباره تماس دایره با کره، اعداد، هندسه، مقادیر اصم و چند مورد دیگر به کشفهای بزرگی دست یافت.
نام دیگری در علم ریاضیات که به آن بسیار اشاره می شود، نام بقراط (هیپوکراتس) است که برخی او را همان بقراط حکیم میدانند و گروهی دیگر معتقدند که او فردی جداگانه است که با این حکیم، معاصر بوده است. به هر روی، در زمان او سه مسأله بزرگ ریاضی مطرح بود: 1. تربیع دایره 2. تضعیف مکعب 3. تثلیث زاویه. بقراط روی دو مساله اول کار کرد و با وجود اینکه موفق به حل کامل آنها نشد، ولی راه حلهای بسیار سودمندی به جا گذاشت.
افلاطون نیز به نوبه خود در پیشبرد علم ریاضی یونان بسیار مؤثر بود. او در آکادمیای که برای آموزش جوانان بر پا کرده بود، روی آموزش ریاضیات تأکید بسیاری میکرد و حتی بر سر در آکادمی اش نوشته شده بود : (( هرکس ریاضی نمیداند، وارد نشود)). شاگرد او ارسطو نیز با وجود اینکه بیشتر به عنوان یک فلسفهدان و پزشک شناخته میشود، در ریاضیات هم دستی داشت و میان بدیهیات با اصول موضوعه تفاوت گذاشت؛ مثل قانون نفی حد واسط و قانون تناقض.
اسامی بسیار دیگری را می توان در علم ریاضیات یونان باستان برشمرد. از زنون الئایی گرفته تا اوقلیدس مگارائی و بروسون هراکلئایی و تئودوروس کورنه ئی. هر کدام از این افراد به نوعی در پیشبرد ریاضیات یونان سهیم بودهاند ولی از نام بردن همه آنها خودداری کرده و به ذکر همین چند مورد که احتمالاً مهمترینها محسوب میشوند، اکتفا میکنیم.